انتخابات التماسی ! (Part1 ) - Son OF SATAN !! ( پسر شیطان )



		انتخابات التماسی ! (Part1 )

سالازار
به نام اهورای پاک درود بر دوستان. حقیقتش نمی خواستم در این باره چیزی بنویسم اما گویا لازمه تمامی نوشتهای ذیل فقط نظر من بوده و به هیچ وجه کسی را ترغیت و تشویق به انجام عملی نمی نمایم چرا که شاید خود به این گفته ها عمل نکنم ( یعنی بابا من هیچگونه مسئولیتی ندارم ‏): امروزا هرجا میری عکسهایی از 8 کاندیدای ریاست جمهوری دیده میشه ... آقاین هاشمی .. قالیباف ... مهرعلیزاده ...معین ... رضایی... لاریجانی ... احمدی نژاد و کروبی .. ابتدا چیزی که باید بگم اینه که کدوم دوره اینگونه تبلیغات بود.. کدوم دوره اینجوری کاندیداهارو می شناختید و تمام حرف از انتخابات مردمی و از این حرفا می شد ..!!! والا اینجا من این نتیجه رو می گیرم که همون بحث الترناتیو سازی و یا به قوله خودم کاندیدا بازی ... یعنی اینکه با تبلیغات و کاندیداهای مطرح باعث یک جو عمومی بشی که همه فکر کنن خبریه و قرار چیزی تغییر کنه ! خوب این راه حل جالبی برای زمانی است که نگاه دنیا به سمت ایران هستش بهتر یک توضیحی اینجا بدم زمانی که دنیا بیدار شده و حالا می خواد که به روی خود بیار حظور مردم خیلی واجب چرا ؟! چون آنها به این کار دارند که چند نفر به پای صندوق میره و به اینکه تو رای باطل یا مخالف میدی کاری نداره ! حالا بریم سراغ بقیه ماجرا : 1- هاشمی رفسنجانی : به نظر من قدرتمند ترین فرد رژیم کسی که به احتمال قوی بر روی کار میاد برای نجات رژیم چون تنها کسی که شاید بتونه با آمریکا کنار بیاد تبلیغات : والا ته تبلیغات اینو بگم که تمام این پسرایی که می بینید بسیجین البته یک سریم کارشون درسته ولی زمان ریاست جمهوری این آقا بود که کمیته ها بیداد می کردن حالا تبلیغاتشو دخترهای ... پخش می کنن !! آقای قالیباف : ایشون خلبان بودن بعد شدن سردار دیگه کی دکترای جغرافیای سیاسی گرفتند ؟! حالا به هر حال ایشون تقریبا رقیب جدی هاشمی هستند که باید منافع رهبری رو پیش ببرند .. تا مشتی بر دهن آمریکا بکوبند ( خودتون بگیرید دیگه ) یادتونم نره زمانی که یگان ویژه دانشجوهارو قلو قم کردن ایشون رئیس یگان ویژه بودند و حالا دلسوز جوانان شدند ! راستی بابا دیگه خیلی خز شده آدم با هواپیمای مسافر بری عکس بگیره ! چه برسه برای تبلیغات انتخاباتی ! بقیش باشه بعد .. شادزی.


	نظرات شما ()
			یکشنبه 84 خرداد 22 ساعت 5:48 عصر

در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]


	انتخابات التماسی ! (Part1 ) - Son OF SATAN !! ( پسر شیطان )