سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]
سلازار ... حسادت و معرفی چند شخصیت ! - Son OF SATAN !! ( پسر شیطان )
 

سالازار

به نام اهورای پاک

 

سلام دوستان تصمیم گرفتم از این به بعد با نیک نیمی که بعضی از دوستانم برای صدا کردن من استفاده کنم که هم برای بقیه جا بیافته و با این نام صدام کنم هم یکم اسم واقعیم کمتر تابلو بشه ! البته اسم واقعیم رو در قسمت مشخصات فردی قرار دادم ... و این نام هم سالازار هست ...

معرفی 3 شخصیت :

1- سالومه کاظمی : یکی از دوستان آنوشا که در استرالیا زندگی می کنه و ما بهش میگیم سالی و هم سن ما هستش ... فوق العاده دختر خوبی و به من خیلی لطف داره

2- شهاب نوبخت : دوست چهار ساله من که همیشه کنار هم می نشستیم ! و بچه محلم هستیم ! کلی آقاست عشق ماشینه ... کامپیوترشم بد نیست ... به زور هم می خوان ببرنش ترکیه !‏

3- طناز : یک دوست آنوشا که از مهر باهاش دوست شد و شاید از معدود افرادی باشه که من به شدت ازش متنفرم !!!

حسادت : آقا من عجیب تازگی دچار این بلای حسادت شدم ! از مقیه که داستان من و آنوشا تموم شده  من با هیچ دختری رابطه نزدیک و یا عاطفی ندارم ( یه جوارایی از رابطه با دختران متنفر شدم !!) ولی رو دو نفر عجیب احساس حسادت دارم !! یکیش مادرمه!!! نمی دونم چرا تازگی انقدر روش حساس شدم و دومی مهساست !!!!‏ عجیب روی این آدم حسود و حساس شدم از اینکه زیاد آنلاین میشه عصبی می شم ! حتی فکر کنید دیشب که برای اولین بار بعد از رفتنش باهاش حرف زدم از اینکه من تا حالا مقعیت نداشتم که باهاش حرف بزنم ولی شهاب داشته خیلی عصبی شدم !!‏ و حتی امروز که شهاب رو دیدم و دیدم عکسهای جدید مهسا رو داره که من ندارم دیگه داشتم منفجر می شدم ! من هیچ وقت اینجوری نبودم و تا ناراحتی پیش نیاوردم باید این مشکل رو حل کنم !! کسی راه حلی به زهنش می رسه ؟!‏

ID منم تو یاهو great_salazar هستش

شادزی


موضوعات یادداشت
شنبه 83 بهمن 17 ساعت 5:55 عصر

خانه مدیریت شناسنامه 
موضوعات
53643: کل بازدید
368 :بازدید امروز
آرشیو
لوگوی خودم
 
جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک
 
عکس رفقام
رفقام
حضور و غیاب
Contact Me:
آوای آشنا
طراح قالب