سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]
کلاغ پر ... گنجشک پر ... آرین پر... مهسا پر... - Son OF SATAN !! ( پسر شیطان )
 

سالازار

به نام اهورای پاک 

 سلام دوستان .

شاید شما با دیدن عنوان یاد دوران بچگیتون افتادینو کلاغ بازی با بابابزرگو اینا !‏منم مثل شما ... منم یاد دوران بچگی و حتی یاد دوران اول دبیرستان افتادم که وسط حیاط مدرسه با بچه های پیش دانشگاهی و سوم نشسته بودیم کلاغ پر بازی می کردیم و به داد و قالهای ناظم مدرسه که می گفت خرسهای گنده از هیکلتون خجالت بکشید یکی بیاد تو مدرسه چی میگه اهمیت نمیدادیم و از لجش بعدش عمو زنجیر بافم بازی کردیم !‏‏( یادش بخیر چه قدر شر بودیم )
ولی من یاد چیزه دیگه افتادم ..

یاد مطلبی افتادم از وبلاگ Black Hat  که د. سال پیش عنوانش این بود : فرار مغزها یا فرار همه ؟!

راستش یک سال بود که مهسا رو ندیده بودم  و بعد از یک سال دقیقا روز بعد از نمایش  یعنی جمعه 10 دقیق آمد خونه و بعد هم 5 بار دیگه دیدمش که بعدا شرحشو می نویسم ... ولی با دیدنش خیلی چیزا برام زنده و تازه شد ... ولی رفت ! اونم مثل بقیه رفت ! رفت کانادا ! وحشتناک دل تنگشم ولی چه میشه کرد دنیا همینه ! آدم از هم دور میشن و بعد فراموش میشن ! ای کاش منم می تونستم فراموش کنم !  ولی حافظه من خیلی قوی و هیچی یادم نمیره ! ( تعریف از خود نباشه ها :))‏ ) ... مهسا هم پرید .. بابا هم می پره با اینکه هیچوقت آبم باهاش تو یه جوب نرفت ولی خیلی دوستش دارم و دلم براش خیلی تنگ میشه ! همه پریدن ! مهسا .. بابا .. کلاغ ... چه طوره منم بپرم برم پیشه خدا !! بهتره مگه نه ( کم نیارم )

شاد زی


موضوعات یادداشت
چهارشنبه 83 بهمن 7 ساعت 3:34 عصر

خانه مدیریت شناسنامه 
موضوعات
57961: کل بازدید
54 :بازدید امروز
آرشیو
لوگوی خودم
 
جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک
 
عکس رفقام
رفقام
حضور و غیاب
Contact Me:
آوای آشنا
طراح قالب