سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم خواسته دنیا خرده گیاهى است خشک و با آلود که از آن چراگاه دورى‏تان باید نمود . دل از آن کندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن ، و روزى یک روزه برداشتن پاکیزه‏تر تا ثروت آن را روى هم نهادن . آن که از آن بسیار برداشت به درویشى محکوم است و آن که خود را بى نیاز انگاشت با آسایش مقرون . آن را که زیور دنیا خوش نماید کورى‏اش از پى در آید . و آن که خود را شیفته دنیا دارد ، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد ، اندوه‏ها در دانه دل او رقصان اندوهیش سرگرم کند و اندوهى نگران تا آنگاه که گلویش بگیرد و در گوشه‏اى بمیرد . رگهایش بریده اجلش رسیده نیست کردنش بر خدا آسان و افکندنش در گور به عهده برادران . و همانا مرد با ایمان به جهان به دیده عبرت مى‏نگرد ، و از آن به اندازه ضرورت مى‏خورد . و در آن سخن دنیا را به گوش ناخشنودى و دشمنى مى‏شنود . اگر گویند مالدار شد دیرى نگذرد که گویند تهیدست گردید و اگر به بودنش شاد شوند ، غمگین گردند که عمرش به سر رسید . این است حال آدمیان و آنان را نیامده است روزى که نومید شوند در آن . [نهج البلاغه]
کلاغ پر ... گنجشک پر ... آرین پر... مهسا پر... - Son OF SATAN !! ( پسر شیطان )
 

سالازار

به نام اهورای پاک 

 سلام دوستان .

شاید شما با دیدن عنوان یاد دوران بچگیتون افتادینو کلاغ بازی با بابابزرگو اینا !‏منم مثل شما ... منم یاد دوران بچگی و حتی یاد دوران اول دبیرستان افتادم که وسط حیاط مدرسه با بچه های پیش دانشگاهی و سوم نشسته بودیم کلاغ پر بازی می کردیم و به داد و قالهای ناظم مدرسه که می گفت خرسهای گنده از هیکلتون خجالت بکشید یکی بیاد تو مدرسه چی میگه اهمیت نمیدادیم و از لجش بعدش عمو زنجیر بافم بازی کردیم !‏‏( یادش بخیر چه قدر شر بودیم )
ولی من یاد چیزه دیگه افتادم ..

یاد مطلبی افتادم از وبلاگ Black Hat  که د. سال پیش عنوانش این بود : فرار مغزها یا فرار همه ؟!

راستش یک سال بود که مهسا رو ندیده بودم  و بعد از یک سال دقیقا روز بعد از نمایش  یعنی جمعه 10 دقیق آمد خونه و بعد هم 5 بار دیگه دیدمش که بعدا شرحشو می نویسم ... ولی با دیدنش خیلی چیزا برام زنده و تازه شد ... ولی رفت ! اونم مثل بقیه رفت ! رفت کانادا ! وحشتناک دل تنگشم ولی چه میشه کرد دنیا همینه ! آدم از هم دور میشن و بعد فراموش میشن ! ای کاش منم می تونستم فراموش کنم !  ولی حافظه من خیلی قوی و هیچی یادم نمیره ! ( تعریف از خود نباشه ها :))‏ ) ... مهسا هم پرید .. بابا هم می پره با اینکه هیچوقت آبم باهاش تو یه جوب نرفت ولی خیلی دوستش دارم و دلم براش خیلی تنگ میشه ! همه پریدن ! مهسا .. بابا .. کلاغ ... چه طوره منم بپرم برم پیشه خدا !! بهتره مگه نه ( کم نیارم )

شاد زی


موضوعات یادداشت
چهارشنبه 83 بهمن 7 ساعت 3:34 عصر

خانه مدیریت شناسنامه 
موضوعات
62199: کل بازدید
138 :بازدید امروز
آرشیو
لوگوی خودم
 
جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک
 
عکس رفقام
رفقام
حضور و غیاب
Contact Me:
آوای آشنا
طراح قالب